نتایج جستجوی عبارت «محسن زارعی روستای جهان آباد آباده طشک دبستان شهدای فتح‌المبین مدرسه ارشد کوشکک منطقه زبیدات ۱۳۴۷/۴/۱۰ ۱۳۶۶/۴/۱۸ ۱۳۶۷/۴/۳» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -باز هم کوچ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به سرایم چه آمدی این بار به هوایم چه آمدی ای یار بار بستیم و قصدِ کوچ شده است کوچ از این دیار پوچ شده است بگرفتم بدوش کوله خویش دارم اینجا به لب ترانه خویش ما که بار رحیل بربستیم رخت خود زین فسانه بربستیم قصد بازی دگر بود در سر سوی جای دگر رود پیکر زین هوای گرفته و غمگین زین نگار ذلیل بی تمکین زین چراغ فسرده در طوفان زین قدمگاه پست بی‌عصیان دل دگر من بریده‌ام ای یار سوی یاری دگر روم این بار تا در آغوش گیرم او را...
وقایع شب 21/11/1364در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در این شب نیروها با عزمی راسخ، وارد رودخانه وحشی و خروشان اروند‌ می‌شوند و برای عبور از آن و رسیدن به آنسوی رودخانه و شکستن خط دشمن نهایت تلاش را می‌نمایند. ‌شرایط‌ نامناسب آب و هوایی خصوصا" بارندگی شدید و بالا آمدن سطح آب رودخانه، مشکلات زیادی را بوجود آورده و درنهایت سردار علی اصغر سرافراز نیز به شهادت می‌رسند. نیروهای گردان دچار بلاتکلیفی بر روی آب رودخانه می‌شوند. بخوانید شرح بخشی از وقایع را از زبان...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل می‌کند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم‌. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند‌‌ و بعضی از آنها می‌گفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید‌ و ما را حلال کنید‌. یکی از برادر‌ها به نام آقای حسین راحتی‌ که خیلی شوخ طبع بود‌، گفت: بچه‌ها من از این عملیات بر نمی‌گردم. به او گفتم: چطور فهمیدی‌، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید می‌شوم‌!...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ایمان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
من از سرچشمه‌ای خواهم سخن گویم که هر کس نوشد از آب زلال آن برای تا ابد جاوید خواهد ماند و با فر و جلال آن ((( اگر این گل درون بوستان هر تنی روید اگر این گل درون هر چمن باشد اگر باد خزان نتواند این گل را به روی سبزه‌های هر دمن پاشد ((( من از سیاره‌ای خواهم سخن گویم که هر کس پا بدان بگذاشت قدم در دامن هستی همیشه جاودان بگذاشت ((( من امشب از تن هستی صفای جاودان آرم و با ابر جهان پیمای این بودن به روی هر کویر خشک...
عقب نشینی در عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
زمانیکه دستور عقب نشینی صادر شد، با توجه به اینکه آتش دشمن شدید و عراق در حال پاتک بوده، شرایط عقب نشینی نیز مشکل می‌شود. بطوری که نیروهای عراق در کانالی که نیروهای گردان کمیل در حال عقب نشینی بودند‌، شروع به پیشروی و پاکسازی سنگرها به وسیله نارنجک می‌نمایند و لذا فرمانده گردان تصمیم می‌گیرد که نیروها را به خارج از کانال هدایت کند تا سریعتر به خط خودی برسند‌، آقای اصغر ماهوتی در این زمینه می‌گوید...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء‎‏ٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید که آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با درود و سلام بر پیشگاه حضرت بقیه‌الله الاعظم، مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام به تمام امت اسلامی ایران، امت شهیدپرور ایران، الآن در زمانی هستیم که زمان امتحان و آزمایش است، هر...
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او به‌وسیله دوستانش به خارج از شهر نی‌ریز می‌رود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری می‌کنند. بادلی شکسته و گریان و نالان به‌وسیله خودروهای عبوری خود...
شهدا سال 57 -زندگینامه شهید خلیل اصغری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۷ »
سلام بر شما که در چشمه‌سار شهادت متبرک شدید و در سجده‌گاه عشق بر جام عشق لایزال الهی پیمانه زدید و همچون پروانه‌ای برگرد شمع انقلاب اسلامی چرخیدید و با سوختن خود، درس پایداری در ره معشوق و دیگر دوستی را به نسل‌های آینده آموختید. شهید خلیل اصغری در سال 1330 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. مشکلات زندگی، خانواده‌اش را برآن داشت تا برای تأمین معاش به همراه کودک خود، سختی مهاجرت را برخود هموار...
به یاد شهید محمود رضا (مسیح) بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
سر زد از برج‌ شهادت نور افشان اختری ماه تابان بود آری هم درخشان گوهری سر زد از برج‌ شهادت نور افشان اختری یک‌جهان‌‌امید‌بود‌یک جهان عشق وصفا کوهی از ایمان الله و توکل با خدا سر زد از برج‌ شهادت نور افشان اختری عشق‌اسلام مبین برجسم‌وجانش‌شعله‌ور می‌زد‌ از عشق‌خدا برجان دشمن‌ها ‌شرر سر زد از برج‌ شهادت نور افشان اختری بوده اندر مکتب اسلام دانشجو مدام تا که‌در‌درگاه حق شایسته شد با احترام سر زد از برج‌ شهادت...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچه‌ها دو سرباز عراقی را به اسارت می‌گیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه می‌دارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع می‌کنند ‌‌با ‌ اسیران مکالمه کردن.‌ به آنها محبت کرده و به شوخی کردن می‌پردازند‌، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف می‌کرد و می‌گفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی‌‌ می‌گفت: "مجس" و همه می‌خندیدند. موقعی که می‌خواستند...